همان تلخ ِ همیشگی . . .
دور شدنش از خانه ، برای حتی چند روز ؛ از هر تلخی تلخ تر است . . .
نبودنش در خانه از هر غیر ممکنی ، غیر ممکن تر است . . .
ای کاش ! برای لحظه ای از دنیای تصورات دور می شدم . . .
تا با هر خبری ، از نبود مادری در خانه . . .
. . .
دور شو !
دور شو از خانه ی من
دور شو از دل و جان من
دنیای من ، زندگی و تمام قشنگی ها وزشتی های من را رها کن !
ما ، همه یِ تک تک ما ، از همان اول هم تو را دوست نداشتیم !
از عزیزان ِ مان دور شو . . .
مرگ!
این ها برای دختر همسایه مان ...
نمی خواهم تصور کنم! نمی خواهم درکـت کنم!
فقط برایت از خدا آرامش می خواهم
او و خاطره هایش همیشه کنار توست ... او ، همیشه با توست.
17 آذر 88 .
دور شدنش از خانه ، برای حتی چند روز ؛ از هر تلخی تلخ تر است . . .
نبودنش در خانه از هر غیر ممکنی ، غیر ممکن تر است . . .
ای کاش ! برای لحظه ای از دنیای تصورات دور می شدم . . .
تا با هر خبری ، از نبود مادری در خانه . . .
. . .
دور شو !
دور شو از خانه ی من
دور شو از دل و جان من
دنیای من ، زندگی و تمام قشنگی ها وزشتی های من را رها کن !
ما ، همه یِ تک تک ما ، از همان اول هم تو را دوست نداشتیم !
از عزیزان ِ مان دور شو . . .
مرگ!
این ها برای دختر همسایه مان ...
نمی خواهم تصور کنم! نمی خواهم درکـت کنم!
فقط برایت از خدا آرامش می خواهم
او و خاطره هایش همیشه کنار توست ... او ، همیشه با توست.
17 آذر 88 .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر