جمعه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۹

شیـــششش.... !!
تاس ِ شیش! جایزه داره .. یه لبخند!




چشمام رو که باز کردم .. دیدم صبح شده!
...مامان با یه صدای ناشناس تو گوشی حرف میزنه.. نمیشناسمش.. دنبال یه چیزی تو اتاق من می گرده! من حواسم به لغت هاست .. سریع قبل از اینکه مجبور بشه چیزی بگه که من بفهمم میره بیرون.. انگار نمیخواد این سوال و جواب دوستداشتنی ( واسه من دوست داشتنی) رو بشنوم...
من شنیدم .. من دیدم..!
و یه لحظه لبخند!

چشمام رو که باز کردم .. دیدم صبح شده!
...تو کافه ..آن لغت ها دارن مال من میشن! هرچه قدر سربسته..کم .. یواشکی... خوبه!
من شنیدم.. من دیدم..!
و یه لحظه لبخند!
...



چشمام رو که باز کردم .. دیدم صبح شده!
یه لبخند... یه عالمه حسرت ِخواب! حسرتِ تاس ِ شیش!
من خواب می بینم...
من در خواب ... می بینم!!


27 فروردین 89 . جمعه.

۳ نظر:

  1. ... اميدوارم دلت هميشه آخيش باشه!

    پاسخحذف
  2. وقتی تصاویر شاد را، دیگر
    تنها در خواب می‌توان دید،
    گمان می‌کنید
    بیدار شدن از خواب آسان است؟

    پاسخحذف
  3. عکس ِ این کنار خوب است .


    دلم گریه دارد .

    بغض دارد .

    ترس دارد .


    ...

    پاسخحذف