چهارشنبه، دی ۱۶، ۱۳۸۸

خانه ام آتش گرفته ست . . .



.

.

فتورمان (photoroman )
برای شعر فریاد... مهدی اخوان ثالث.

17 دی ماه 1388



۲ نظر:

  1. فریاد!


    خانه ام آتش گرفته ست، آتشی جانسوز .
    هر طرف می سوزد این آتش ،
    نقش هایی را که من بستم به خون دل ،
    بر سر و چشم ِ در و دیوار ،
    در شب ِ رسوای بی ساحل .
    . . .
    از فراز بام هاشان، شاد،
    دشمنانم موذیانه خنده های فتحشان بر لب،
    بر من ِ آتش به جان ناظر.
    در پناه این مشبّـک شب.
    ¬من به هر سو می دوم ، گریان از این بیداد.
    می کنم فریاد، فریاد! ای فریاد!
    . . .
    وای بر من همچنان می سوزد این آتش . . .
    . . .
    خفته اند این مهربان همسایگانم شاد در بستر ،
    صبح از من مانده بر جا مشت ِ خاکستر؛
    وای آیا هیچ سر بر می کنند از خواب ،
    مهربان همسایگانم از پی امداد؟
    سوزدم این آتش بیدادگر بنیاد.
    می کنم فریاد، فریاد! ای فریاد!






    خلاصه ای از شعر فریاد ؛ مهدی اخوان ثالث.
    انتخاب شده برای فتو رمان بالا.

    پاسخحذف
  2. نگر تا این شب ِ خونین سحر کرد
    چه خنجرها که از دل ها گذر کرد

    ...

    پاسخحذف