هر چند که پاییز را به خاطر داشتن خیلی چیز های خوب خوبش ... به خاطر تعلق خاطر به بعضی روزهایش ...دوست دارم! اما دلم برایت تنگ میشود تابستان!
...زاده شدمکه لباس نو بپوشمجمعه ها تعطیل باشددر تابستانآب سرد بنوشمعشق را باور کنمکلمات مرا به ستوه نمی آوردانگشتانمدر میان برگهای درختانتسلیم روز می شودلباسها بر تنمکهنه استمندر تابستان آب گرممی نوشمهنوز تشنه ام...احمدرضا احمدی
هر چند که پاییز را به خاطر داشتن خیلی چیز های خوب خوبش ...
پاسخحذفبه خاطر تعلق خاطر به بعضی روزهایش ...
دوست دارم!
اما
دلم برایت تنگ میشود تابستان!
.
پاسخحذف.
.
زاده شدم
که لباس نو بپوشم
جمعه ها تعطیل باشد
در تابستان
آب سرد بنوشم
عشق را باور کنم
کلمات مرا به ستوه نمی آورد
انگشتانم
در میان برگهای درختان
تسلیم روز می شود
لباسها بر تنم
کهنه است
من
در تابستان آب گرم
می نوشم
هنوز تشنه ام
...
احمدرضا احمدی